جدول جو
جدول جو

معنی ماز وچه - جستجوی لغت در جدول جو

ماز وچه
بچه ی زنبور عسل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماسوچه
تصویر ماسوچه
موسیجه، پرنده ای شبیه فاخته، قمری، موسیچه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماچوچه
تصویر ماچوچه
ظرف کوچک لوله دار که با آن دارو به دهان کودک می ریزند
فرهنگ فارسی عمید
(چَ / چِ)
اعضای فرعی لالۀ دریایی. در تمام طول بازوی لالۀ دریایی و در هر طرف آن شاخه های ساده تر و کوچکتری قراردارند به اسم بازوچه. (از جانورشناسی عمومی ج 1 ص 248) ، بیرون آوردن صورتها، و این را هفت بازی گویند. (آنندراج). هفت بازی است که در شب بازند چون آتشبازی و خمربازی و برآوردن صورتها و غیره. (هفت قلزم) ، خمر نوشیدن. (آنندراج) ، خمربازی. (هفت قلزم)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ)
ظرفی باشد لوله دار که با آن شربت و دارو درگلوی اطفال ریزند. (برهان). ظرفی که بدان دوا در گلوی اطفال ریزند. (آنندراج) (از جهانگیری) (انجمن آرای ناصری). داروریز بود که در گلوی کودکان دارو بدان افکنند. (اوبهی). ’داروریز’ بود که در گلوی کودکان دارو ریزند. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 505) :
طفل را چون شکم بدرد آمد
همچو افعی ز رنج او برپیخت
گشت ساکن ز درد، چون دارو
او به ماچوچه در دهانش ریخت.
پرویز خاتون (از لغت فرس ایضاً)
لغت نامه دهخدا
(زِ عَ رَ)
شهری میان تنس و مستغانم در الجزایر به ساحل بحرالروم. (ابن بطوطه، یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(چَ/ چِ)
پرنده ای است مانند فاخته و قمری و او بیشتر در کنارهای طاقچه ها و میان کاسه ها و طبق تخم نهد و بچه برآرد. (برهان) (از ناظم الاطباء). مرغی است مانند قمری که آن را موسیچه گویند. (آنندراج) (فرهنگ رشیدی). در اشتینگاس برابر کلمه ماسوچه، وودپیجن ذکر شده که آن را کبوتر جنگلی ترجمه کرده اند. (فرهنگ فارسی معین) :
باز چون دید که ماسوچه سخن خواهد کرد
برزدش مدحت صاحب ز دهان اندر حین.
مختاری غزنوی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(زَ دَ)
برای چه ؟ چرا؟ عم ّ؟ عن ما؟ لم ؟:
دلبرا دو رخ تو بس خوبست
از چه با یار کار گست کنی ؟
عمارۀ مروزی.
از چه توبه نکند خواجه که هر جا که بود
قدحی می بخورد راست کند زود هراش.
شهید بلخی (اشعار پراکندۀ قدیمترین شعرا چ ژیلبر لازار ص 28)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ماچوچه
تصویر ماچوچه
ظرفی که بدان دوا در گلوی اطفال ریزند
فرهنگ لغت هوشیار
پرنده ایست مانند فاخته و قمری و آن بیشتر در کناره های طاقچه ها و میان کاسه ها و طبق تخم نهدو بچه برآرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از از چه
تصویر از چه
برای چه چرا بچه سبب
فرهنگ لغت هوشیار
شب اول عروسی که وسایل مورد نیاز میهمانی آن از سوی وابستگان
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع بابل کنار بابل
فرهنگ گویش مازندرانی